آن روزها وقتی که من بچه بودم، غم بود اما کم بود....

ساخت وبلاگ

روزای گذشته روزای خیلی سخت و وحشناکی داشتم. تا این حد که فکر کنم تا یه مدت صبح ها باید با ترس از خواب پاشم.

در هر حال گذشت.

می نویسم که بعدها اگه آدم موفقی شدم، یادم نره چه روزهایی رو پشت سر گذاشتم.

خدایا همیشه پشت و پناهم باشو  کمکم کن.

چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا...
ما را در سایت چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inthemoon1 بازدید : 182 تاريخ : يکشنبه 23 ارديبهشت 1397 ساعت: 2:05