خواب

ساخت وبلاگ

دیشب تا صبح چندیییییین بار خواب دیدم که نمره م مردود شده و من به اشتباه فکر میکردم قبول شدم. یعنی اینطور بود که از خواب پامیشدم یادم میومد پاس شدم و تموم شده، دوباره که میخوابیدم روز از نو و ...

به حدی تو خواب زجر کشیدم که حد نداشت.

تازه موقعیت وحشتناکی هم بود تو خواب. تو آزمایشگاه کارخونه بودم و قرار بود از اونجا برم با استادم صحبت کنم!! بعد تو خوابه حواسم نبود لوازم آزمایشگاه داشتن میسوختن :(((

البته اینی که میگم دیشب تو خواب اتفاق افتاد؛ ترم اول ارشد که بودم واقعیش هم اتفاق افتاده.

من تازه سر کار رفته بودم و شیفتای طولانی سر کار بودم. هفته به هفته دانشگاه نمی رفتم یا اگه می رفتم خیلی تندتند تا حد اینکه حضور غیاب بشه و وسط کلاس همش باید بیرون می رفتم چون از محل کار باهام تماس می گرفتن.

نمی رسیدم درس بخونم و نهایتش این شد که دو تا از درسا رو افتادم و دقیقا مثل همین خوابه خبر اینکه افتادم تو کارخونه بهم می رسید و دستمم به جایی بند نبود. چون خیلی از دانشگاه دور بودم و نمیشد مرخصی گرفت و ....

شاید مسخره باشه اما بات همین خوابه و یادآوری روزای سختی که گذشت کل امروز بهم ریخته بودم.

امیدورام این همه روزای سختی که پشت سر گذاشتم ختم به خیر بشه.

چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا...
ما را در سایت چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inthemoon1 بازدید : 147 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 4:01