یه سر تا پیش لئون تولستوی

ساخت وبلاگ
دیروز عصر که از دانشگاه برگشتم حسابی خوابیدم
بعد از چند ساعت که با چشای خمار داشتم گوشیم رو چک میکردم؛
یه خبر تو پیج دانشگاه نظرمو جلب کرد و حسابی هشیار شدم
سفر دانشجویی به روسیه. همه چیز تو ذهنم چرخ زد: مسکو سنپترزبورگ موزه هرمیتاژ کلیسای سنت باسیل و.....
سریعا آرزو کردم که بتونم برم
پیش ثبت نام کردم و منتظرم قیمت نهایی مشخص بشه
فکر نمیکنم بتونم برم
در واقع از لحاظ اجازه گرفتن از خانواده و .... مشکل ندارم و خانواده راضی هستن و حمایت میکنن. پاسپورت هم که دارم.
منتها مهم ترین عامل میشه قسمت پولش
که به قول میم اگه بخوام میتونم جورش کنم
اما همش دارم حساب میکنم می ارزه برم یا نه
یعنی فکر کن کل سال به سختی کار کنم و یه مقدار ذخیره کنم بعد همشو بدم واسه سفر(قبلا البته یه بار این کارو کردم و پشیمون نیستم)
قیمت بلیط که شامل هواپیما و هتل هست و یه مقدار پولی که باید چینج کنم رو در نظر گرفتم و حدود 5 تومن میشه. اینو میتونم داشته باشم بلاخره(یه مقدارشو خودم دارم و یه مقدارشو تا تابستون جمع کنم) اما خوندم مثل اینکه 15 تومن باید تو حساب داشته باشیم که بشه رفت و وقتی برگشتیم اون 15 تومن آزاد میشه. اگه این باشه که خب من اصلا نمیتونم برم. 15 تومن داشتم یه ماشین دست دوم میخریدم.
خلاصه که نمیدونم چجوریاست
حالا ایشالا هر چی خیره پیش بیاد
امیدوارم تا قبل از 30 سالگی به یک کشور دیگه بتونم سفر کنم. البته اگه چپر چلاغ نشم. دیسک گردنم امروز عود کرده و اصلا حالم خوب نیست. برای سلامتیم جمیعا صلوات محمدی پسندی ختم بفرمایید :|
چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا...
ما را در سایت چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inthemoon1 بازدید : 173 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 18:58