چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا

متن مرتبط با «واکسن» در سایت چشامو ببندم و 5 سال دیگه رو تصور کنم مثلا نوشته شده است

واکسن

  • دوشنبه ی پیش واکسن انفولانزا و کووید رو با هم زدم. اشتباه محض بود. تمام شبش تب کردم و فرداییش با تب و لرز و بدن درد داشتم تست میگرفتم!!! با دستی که کاملا خشک شده بود. خیلی حالم بد بود خیلی. نتونستم بذارم برم خونه چون به طرز حماقت باری وجود سختگیرم اجازه نداد که برای میتینگ غیبت کنم. عصر سه شنبه که برگشتم خونه حتی نا نداشتم اب بردارم یا چای درست کنم. فقط خوابیدم و اخر شب از گشنگی پاشدم. به خواهرم پیغام زدم که میدونم تهش هم تنهایی میمیرم. صبح چهارشنبه بهتر بودم. دیشب خلاصه موهام رو رنگ کردم. خیلی دیگه سفید و بد شده بود. امروز هم ابروهام رو یه درجه روشن کردم. خونه رو تمیز کردم و خرید زدم و لباسا رو لاندری کردم. یه ماپ خریدم که کف اشپزخونه رو راحت باهاش تمیز کنم. خوب شد چون چیز قدیمی که داشتم بیشتر مصیبت بود و هر بار که خیسش میکردم نمیدونستم چطور خشکش کنم. این جدیده اینطوره که هر بار پدش رو بعد از استفاده میتونی دور بندازی و کثیف کاری نداره.  دو هفته ی دیگه پژمان میاد. هزار جور غذا تو برنامه گذاشتم که وقتی اومد براش بپزم. تو خونه تمام تلاشمو میکنم منظم باشم ولی خیلی اوقات نمیشه. مثلا میز ارایش ندارم وسیله هام بهم ریخته میشه. میدونم سر کار که برم بعد از دکترام همه چی بهتر میشه. خداروشکر. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کارت واکسن

  • بهرحال ادم برخی اوقات به چیزهایی احتیاج پیدا می کنه که هیچ گاه به ذهنش خطور نمی کرده. برای اینکه کارت واکسن بین المللی بگیرم، نیاز بود پرونده بهداشت نی نی گی هام رو داشته باشم! که از روش تاریخ واکسن ه, ...ادامه مطلب

  • طلای جدید و واکسن

  • خب امروز روز شلوغ اما باحالی داشتم. صبح رفتم واکسن های سه گانه (سرخک سرخجه و اوریون) و مننژیت چهارگانه رو زدم و دیگه کارت واکسن گرفتم. اقاهه گفت کمپرس سرد و بعد گرم کن. اما من تا این لحظه هیچ فرصت نکر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها